![]() |
آنچه که به عنوان اصلاح طلبان وچود دارد، مجموعه بعضی از انقلابیون دگر اندیش، تعدادی فرصت طلب انقلابی نما که در ابتدای انقلاب سوار بر موج انقلاب شدند این موج سواران انقلابی اکنون آنقدر فربه شدند که نپرس! و روشنفکران لیبرال پسند که سعی دارند تفکر اندیشمندان لیبرال غرب را امثال: جان لاک، ولتر، پوپر و ماکیاولی را به عنوان مقدم با اسلام جمهوری تلیت کنند و به خورد مردم مسلمان ایران بدهند. نقطه نظر تمام آنها غربگرایی است، و بقیه شعارهای بعضی از آنها که سعی می کنند مام خط امام را نیز حفظ کنند گم کردن راه امت حزب الله است. با این تفسیر کسانی مثل اکبر گنجی، عبدالکریم سروش، محسن کدیور و دیگران که از همین اردوگاه به بیبیسی، رادیو فردا و... رفتهاند، اصلاحطلبتر از دیگران تلقی میشوند، چرا که حداقل در بعد شخصی، نیاز و خلأ گرایش به غربشان را به صورت تام و تمام التیام دادهاند! آنها که در داخل کشور هستند اما در وضعیتی برزخی زیست میکنند و نمیدانند این گرایش فکری و عاطفی خود را چگونه با ادعای خط امامی بودن در یکجا جمع کنند. اینکه هم پیرو امامی باشی که آمریکا را شیطان بزرگ میدید و هم نهایت آرزویت رابطه با همین شیطان باشد، واقعا کار سادهای نیست. آنچه اما این روزها بر اصلاحطلبان میگذرد شاید جذابتر از تمام تاریخ حیات این طیف باشد. اصلاحطلبان که روزی دولت روحانی را رحم اجارهای خود میخواندند، حالا میگویند ما را چه به دولت اصلا! برجام در نظر آنها فرزندی است که فعلا نمیشود سرپرستی آن را قبول کرد، با این حال همین برجام و غربگرایی، تمام هویت آنهاست! به زبان سادهتر، چیزی شبیه جدال عقل و عشق اکنون آنها را درگیر خود کرده است. لذا در یک کلاف سردرگم، مدام آسمان ریسمان میبافند و باز در همان نقطه اول هستند و وقتی خوب نگاه میکنی میبینی آخر معلوم نیست تکلیفشان با برجام چیست؟! |
نظرات شما عزیزان:
![](/weblog/theme-desiner/29/9.gif)
![](/weblog/theme-desiner/29/10.gif)